سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از بخیل در شگفتم ، به فقرى مى‏شتابد که از آن گریزان است و توانگریى از دستش مى‏رود که آن را خواهان است ، پس در این جهان چون درویشان زید ، و در آن جهان چون توانگران حساب پس دهد ، و از متکبّرى در شگفتم که دیروز نطفه بود و فردا مردار است ، و از کسى در شگفتم که در خدا شک مى‏کند و آفریده‏هاى خدا پیش چشمش آشکار است ، و از کسى در شگفتم که مردن را از یاد برده و مردگان در دیده‏اش پدیدار ، و از کسى در شگفتم که زنده شدن آن جهان را نمى‏پذیرد ، و زنده شدن بار نخستین را مى‏بیند ، و در شگفتم از آن که به آبادانى ناپایدار مى‏پردازد و خانه جاودانه را رها مى‏سازد . [نهج البلاغه]

http://www.persiantemplates.com/">

81- عاشورا - نوای دل
خانه | ارتباط | مدیریت |بازدید امروز:37

نوای دل :: 85/11/10:: 9:15 صبح

تمام اتفاقات روز عاشورا دل آدم رو می سوزونه. تعجب نخواهم کرد اگه دلی در یادآوری حوادث کربلا از شدت حزن و اندوه، از تپش باز بایسته. تک تک وقایع کربلا عمق مظلومیت خاندان رسول الله رو نشون میده. از حضور حضرت علی اکبر در میدان جنگ تا قتل کودک شیرخوار امام، همه دردناکه. مخصوصا وقتی که امام، یادگار برادر بزرگوارش؛ حضرت قاسم؛ رو بدرقه می کنه. شاید هم تلخ ترین واقعه برای خود امام و فرزندان و اهل حرم وقتیه که ابی عبدالله بدون اینکه چیزی بگه، وارد چادر برادرش عباس میشه و چادر رو می خوابونه و تمام امید کودکان اهل حرم برای بازگشت حضرت ابوالفضل به یاس تبدیل میشه.

به نظرم تا وقتی که خود امام حضور داشته، نفس گرمش برای زنان و کودکان دلگرمی بوده، اما نمی تونم یاس و ناامیدی و عمق ناراحتی بچه ها و اهل حرم رو تصور کنم وقتی که ذوالجناح بی امام به میان خیمه ها بر می گرده. خدایا! چه حالی داشته زینب؟

یا امام زمان! تسلیت شیعیانت را پذیرا باش. امروز عاشوراست، فرشتگان آسمان هم غرق ماتمند و من روسیاه هم با سرافکندگی می خواهم در مجلس عزاداری جدتون شرکت کنم، آیا قبولم می کنید...


موضوعات یادداشت

کسی که برای برآوردن حاجت برادر مومن خود کوشش کند مانند این است که نه هزار سال خدا را عبادت کرده باشد در حالی که روزها را به روزه داری و شب ها را به زنده داری بگذراند.

:: RSS ::
::موضوعات وبلاگ::
::تعداد کل بازدیدها::

111459

::آشنایی بیشتر::

درباره صاحب وبلاگ

::جستجوی وبلاگ::
:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

::لوگوی من::
81- عاشورا - نوای دل
::لوگوی دوستان::

::لینک دوستان::
در سایه آفتاب
دلتنگیهای دل
نجوا
نوای دل
::آرشیو::

گفتند: چهل شب حیاط خانه ات را آب و جارو کن، شب چهلمین، خضر خواهد آمد. چهل سال خانه ام را رُفتم و رُوبیدم ولی خضر نیامد، زیرا فراموش کرده بودم حیاط خانه دلم را هم جارو کنم. با خود عهد کردم چهل شب حیاط خلوت دلم را پاک کنم، حتی یک شب هم نتوانستم.